زن میانسالی چند روز قبل با مراجعه به اداره پلیس آگاهی تهران از ناپدید شدن همسرش که از اتباع کشور افغانستان است، خبر داد. این زن به ماموران گفت: ابتدا تصور میکردم شوهرم که او هم میانسال است به محل کارش که یک کفاشی در تهران است رفته، اما بعد از تماسهای افراد ناشناسی که مدعی ماجرای آدمربایی بودند متوجه شدم او را دزدیدهاند.
این زن ادامه داد: گروگانگیران آزادی شوهرم ۲۰ هزار یورو خواستند و عکس و فیلمهایی هم برایم ارسال کردند که مطمئن شوم راست میگویند و شوهرم پیش آنهاست.
ماموران در باربینی فیلمها تصاویری را دیدند که گروگان در آنها شکنجه میشد و حتی قسمتی از گوشش را هم میبریدند.
به این ترتیب، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت در تحقیقاتی که انجام دادند، دریافتند مرد میانسال آخرین بار در میدان نوبنیاد آزادانه تردد داشته و پس از آن اثری از او در دست نیست. بنابراین، با تصور شروع ماجرای گروگانگیری از آنجا دوربینهای مداربسته حوالی میدان نوبنیاد مورد بازبینی قرار گرفت. سرانجام کارآگاهان پلیس با بررسی تعداد زیادی از دوربینهای محدوده مورد نظر تصویر یکی از متهمان را به دست آوردند.
با این احتمال که گروگانگیران با کارت بانکی مرد ربودهشده اقدام به خرید طلا یا ارز خواهند کرد، تصاویر این متهم به صرافیها و طلافروشیهای پایتخت داده شد و این اصناف هشدارهای لازم در مورد فرد مورد نظر را دریافت کردند. در ادامه روند تحقیقات در حالی که ماموران دنبال سرنخهای دیگری از مظنون تحت تعقیب بودند، یکی از صرافانی که در جریان موضوع قرار داشت، با پلیس تماس گرفت و خبر داد مرد گروگانگیر برای خرید یورو به صرافیاش رفته است. ماموران بلافاصله وارد عمل شدند و گروگانگیر را بازداشت کردند. او در تحقیقات بعدی مخفیگاه همدستانش و محل نگهداری گروگان را در نصیرآباد لو داد.
با اطلاعاتی که کارآگاهان به دست آوردند، پس از هماهنگی قضایی گروهی از افسران پلیس راهی نصیرآباد شدند و مخفیگاه متهمان را که یک خانه باغ بود، محاصره کردند. ماموران پس از آنکه وارد خانه داخل باغ شدند، دخمهای را دیدند و در آنجا با گروگان میانسال و دو گروگان دیگر که پاهای آنها با زنجیر به هم وصل شده بود، روبهرو شدند.
کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت در ادامه تحقیقات دریافتند که اعضای این باند سه گروگانگیری دیگر هم انجام داده و از گروگانهای خود مبلغ ۷ هزار دلار گرفته و بعد هم آنها را به افغانستان برگرداندهاند.
پلیس در ادامه به تحقیق از گروگانها پرداخت. مرد افغان که ۲۰ روز در اسارت بود، گفت: خیلی زمان میبرد تا بگویم که در این سه هفته چه بر من گذشت. ماجرا از این قرار بود که من دوستی در انگلیس دارم که میخواست پدرش را قاچاقی به انگلیس ببرد. در فیسبوک آگهی را دیده بود که افرادی در ازای بردن پدرش به ایتالیا ۱۴ هزار یورو دریافت میکردند. دوستم شماره مرا به جای پدرش داده بود تا با آنها وارد معامله شود، من هم برای تحقیق به آنها زنگ دم و در میدان نوبنیاد قرار گذاشتم.
او ادامه داد: اوایل آبان بود که در میدان نوبنیاد مرا به دفتری بردند و به محض اینکه وارد اتاق شدم، به من حمله کردند، دست و پا و دهانم را بستند، البته قبلش حسابی کتکم زدند. دو ساعت بعد از این اتفاقات هم مرا سوار یک خودروی ۴۰۵ کرده و به نصیرآباد بردند. سه هفته آنجا بودم و از شب دوم مرا با لوله شکنجه میکردند و چهارشنبه هفته دوم گوشم را بریدند. در این مدت یک وعده غذایی در روز میدادند و روزی یک بار دستشویی میتوانستم بروم. اصلاً فکرش را نمیکردم پلیس آزادم کند. آدمربایان از من ۲۰ هزار یورو میخواستند، ولی من فقط ۳۰۰ میلیون تومان به آنها دادم. سه روز مانده به آزادیام دو گروگان دیگر را هم آوردند.
دومین گروگان هم گفت: در یکی از خیابانهای جنوب تهران قصابی دارم و سه روز قبل از اینکه ربوده شوم دختر جوانی با تلفن همراهم تماس گرفت. او مدعی شد شمارهام را از روی شیشه مغازه برداشته و پدرش فلج و مادرش لال است. خلاصه از بدبختیهایش گفت و اینکه نیاز به پول دارد. روز سوم برای کمک به او با یکی از دوستانم مقداری آذوقه و وسایل خانه داخل وانت گذاشتم و راهی محلی شدیم که دختر جوان آدرسش را داده بود. آنجا خانه باغی بود که به محض ورودمان مردانی که کلت و چاقو داشتند، ما را محاصره کردند. آنها به ما به زور نوشیدنی دادند که طعم خاصی داشت و بعد هم داخل اتاقکی زندانیمان کردند.
او ادامه داد: آنها برای آزادی من ۵۰ هزار دلار میخواستند، وقتی گفتم توانایی پرداخت این پول را ندارم، آنها گفتند مرا ۲۰ هزار دلار خریدهاند و باید مبلغی در جیب خودشان بماند. آنها هدفشان من بودم و برای آزادی دوستم که با من آمده بود ۱۵ هزار دلار خواستند اما ما توانایی پرداخت این پول را نداشتیم. گروگانگیران قرار بود گوش من و دوستم را همان شب ببرند که خوشبختانه ماموران زودتر از آنها دست به کار شدند و ما را پیدا کردند. گرچه که تصور میکنم هدف آنها تنها اخاذی نبود و میخواستند مرا به قتل برسانند. طی مدتی که در حبس بودم متوجه شدم، سردسته باند مدتی قبل با عمویم به خاطر فحاشی درگیر شده و او را کتک زده است. من از عمویم حمایت کرده بودم و او هم کینه مرا به دل گرفته بود.
یکی از متهمان دستگیرشده این باند نیز گفت: من ساکن افغانستان بودم. وضع مالی پدرم خوب بود. شش ماه قبل با پیج اینستاگرامی این باند آشنا شدم که مدعی بودند دفترشان در ایران است. آنها مرا به بهانه مهاجرت فریب دادند و گروگان گرفتند.
این متهم ادامه داد: از من ۱۱ هزار یورو گرفتند تا مرا به ایتالیا ببرند، چون میخواستم آنجا خواننده شوم اما اینطور نشد. آنها پول بیشتری میخواستند، اما چون خانوادهام پول را نپرداختند، جمعه و دوستش که سرکردههای باند بودند به من تجاوز کردند و فیلم گرفتند. برای اینکه این فیلم پخش نشود مجبور شدم با آنها همکاری کنم، حتی به خانوادهام به دروغ گفته بودم که از ایران رفتهام. در این مدت در لوسترسازی کار میکردم. از طرفی چون میترسیدم فیلمم را منتشر کنند با آنها همکاری میکردم تا افرادی را که تمایل به مهاجرت دارند و هموطنانمان هستند به عنوان طعمههای جدید به آنها معرفی کنم.
بنا به این گزارش، در حال حاضر تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی سایر قربانیان احتمالی اعضای این باند در حالی ادامه دارد که این متهمان، سومین باندی هستند که در یک ماه گذشته به دلیل جرمی مشابه دستگیر شدهاند.
دیدگاهتان را بنویسید