این سارق خشن ۱۸ فقره سرقت انجام داده و از سارقان سابقهدار است که پیش از این نیز چند بار به خاطر سرقتهایش به زندان افتاده است.
پرونده این سارق خشن با شکایت چند شهروند به جریان افتاد. آنها گفتند در خیابان با چاقو مورد تهدید قرار گرفتند و مجبور شدند تلفن همراهشان را به سارق بدهند.
شهروندی مالباخته گفت: صبح به دانشگاه میرفتم و در حال صحبت تلفنی با یکی از همکلاسیهایم بودم که پسری جوان به من نزدیک شد. او از پشت سر گوشی موبایلم را قاپید و با موتور فرار کرد.
با این شکایت تلاش برای ردیابی دزد جوان آغاز شد. در همین حال دومین شکایت به پلیس رسید. این بار نیز گوشی موبایل یک مرد جوان از سوی سارق خشن قاپیده شده بود.
در حالی که چند شکایت مشابه دیگر به پلیس رسیده بود، فرضیه سریالی بودن گوشیقاپیها قوت گرفت و تحقیقات پلیسی وارد مرحله تازهای شد.
این سرقتها به عدد ۱۸ رسیده بود که ماموران با چهرهنگاری مرد سارق متوجه شدند او از مجرمان سابقهداری است که چند فقره سابقه حمل مواد مخدر و سرقت دارد. آخرین خبر ماموران نشان میداد این مجرم سابقهدار در یک کمپ ترک اعتیاد بستری بوده است. وقتی ماموران به کمپ رفتند متوجه شدند او یک سال قبل از کمپ خارج شده و دیگر برنگشته است. با ردزنیهای انجامشده، سارق سابقهدار شناسایی و بازداشت شد. او در بازجوییها به سرقت اعتراف و دلیل این کارش را نیاز مالی عنوان کرد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی، ۱۸ شاکی در جایگاه قرار گرفتند و شکایات خود را مطرح کردند.
یکی از آنها که دختری جوان بود گفت: متهم آنقدر وحشیانه به سمتم حمله کرد و گوشی موبایلم را قاپید که با گذشت چند ماه از این ماجرا هنوز جرأت ندارم به تنهایی از خانه بیرون بروم، حتی وقتی کسی پشت سرم راه میرود وحشت به جانم میافتد و من به خاطر همین ترس و وحشت برای متهم تقاضای مجازات دارم.
سپس یکی دیگر از شکات در جایگاه قرار گرفت. او گفت: چند روز بعد از قاپیده شدن گوشی موبایلم، یک گوشی جدید خریدم و جایگزین آن کردم. مشکلم قاپیده شدن گوشی موبایلم نیست. من حاضر به گذشت نیستم، چون متهم با چاقو به سمتم حمله کرد و با تهدید گوشی موبایلم را دزدید. به همین خاطر برای او اشد مجازات را میخواهم. اگر فقط گوشی من را سرقت کرده بود، او را میبخشیدم اما ترسی که به جانم انداخته باعث شده برای او مجازات بخواهم.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او از شکات درخواست بخشش کرد و گفت قصد آزار رساندن نداشت. او گفت: من فقط دو شکایت را قبول دارم و دو فقره گوشی دزدیدم. بقیه را نمیشناسم و چنین کاری نکردم.
متهم گفت: مادری بیمار دارم و تقاضا دارم شاکیها به خاطر مادرم گذشت کنند.
سپس وکیل متهم روبهروی قضات ایستاد و گفت: مادر متهم به شدت بیمار است و از من تقاضا کرده به خاطر او رضایت شاکیها را جلب کنم تا بتواند بار دیگر فرزندش را ببیند.
در پایان، هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
دیدگاهتان را بنویسید