افزونه پارسی دیت را نصب کنید
×
دختر ۱۰ساله که همبازی‌اش را برای سرقت تلفن همراهش کشته بود‌، پس از محاکمه و رهایی از قصاص به پرداخت دیه و نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم شد.‌
دختر ۱۰ساله در جلسه دادگاه تشریح کرد؛ روایت قتل همبازی
  • کد نوشته: 361
  • نوامبر 10, 2024
  • 19 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    عصر یازدهم بهمن۱۴۰۲ مردی جوان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از ناپدید شدن دختر ۱۰ ساله‌اش به نام ستایش خبر داد. او ‌می‌گفت دخترش آخرین بار برای بازی با دوستانش از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته‌است.سه ساعت بعد از این ماجرا، جسد دختربچه گمشده در تپه‌های اطراف محله مسعودیه پیدا شد. او با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و به نظر می‌رسید گوشی موبایلش دزدیده شده است.

    پس از گزارش این جنایت کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل را آغاز کردند و متوجه شدند مقتول آخرین بار همراه دختر ۱۰ساله همسایه به نام شبنم دیده شده بود. ماموران سراغ شبنم رفتند تا درباره دوستش از او سئوال کنند اما متوجه رفتارهای عجیب وی شدند. ماموران در ادامه متوجه شدند گوشی سرقت شده ستایش در اختیار شبنم است اما باورش سخت بود که این جنایت هولناک توسط این دختر خردسال رخ داده است. با این حال شبنم در جریان تحقیقات به قتل همبازی‌اش اعتراف کرد و گفت: همیشه به ستایش حسادت می‌کردم. چون هر چیزی را که می‌خواست، داشت. او حتی گوشی تلفن همراه داشت و باعث شد برای سرقت گوشی تلفن همراهش تصمیم به قتلش بگیرم‌. به او گفتم بیا برویم پشت تپه‌ها بازی کنیم. وقتی به یک محل خلوت رسیدیم و مطمئن شدم کسی ما را نمی‌بیند، با چاقو او را زدم و گوشی‌اش را برداشتم. بعد هم به خانواده‌ام گفتم گوشی را پیدا کرده‌ام. من همیشه فیلم‌های ترسناک وجنایی می‌دیدم. دیده بودم که چطور با چاقو آدم می‌کشند. از یکی از همین فیلم‌ها تقلید کردم و دوستم را به قتل‌رساندم.

    پس از اعترافات دختر ۱۰ساله‌، او با دستور قضایی روانه کانون اصلاح و تربیت شد‌. این در حالی بود که خانواده ستایش از دو ‌خواهر شبنم هم شکایت کردند و مدعی شدند آنها هم در قتل نقش داشتند.‌

    شبنم برای بررسی رشد عقلی به پزشکی قانونی منتقل شد که پزشکان پس از معاینه او اعلام کردند در رشد عقل این دختر شبهه وجود دارد‌. به این ترتیب پرونده برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ویژه رسیدگی به جرائم اطفال ارسال شد‌. در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم برای شبنم درخواست مجازات کردند . سپس‌ شبنم‌ در جایگاه ایستاد و مدعی شد؛ صداهایی می‌شنوم که آزارم می‌دهد. مدام در گوشم صداها زمزمه می‌کنند. زمانی که ستایش را کشتم هم این صدا به من دستور داد و خواست او را بکشم. خانواده من فقیر بودند و به همین خاطر درس نخواندم‌ اما خانواده ستایش برای او گوشی مدل بالا خریده بودند و درس می‌خواند؛ همین باعث حسادت من به او شد‌. آن روز هم وقتی آن صدا در گوشم گفت بکش‌، او‌ را کشتم‌. به خاطر آن صدا‌، داخل گوشم‌ پنبه می‌گذاشتم. الان هم پشیمانم و درخواست بخشش دارم. پس از آخرین دفاع شبنم،‌ قضات وارد شور شدند و او را به پرداخت دیه کامل یک زن و دو سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *