متهم که بعد از قتل، طلاها و تلفن همراه مقتول را دزدیده بود، ادعا کرد قصد کشتن نداشت و برای جلوگیری از آبروریزی این کار را کرد.
یک سال قبل مردی به پلیس ورامین گزار داد که خواهرش به نام روشنک گم شده است. او گفت: خواهرم مجردی زندگی میکرد و خودش کارهایش را انجام میداد اما من هر روز با او در تماس بودم. چند ساعتی است که خواهرم نیست و تلفنش هم خاموش شده است.
ماموران یک روز بعد از این گزارش، با تماس شهروندی متوجه پیدا شدن تلفن همراه روشنک شدند. پلیس فهمید روشنک از مدتی قبل با پسری به نام آرمان در تماس بود. به این ترتیب، آرمان شناسایی و بازداشت شد.
او بعد از چند روز بازجویی اعتراف کرد که روشنک را کشته است. او گفت: من و روشنک مدتی بود با هم ارتباط داشتیم. گاهی اوقات با ماشین دنبالش میرفتم و او را هر جا میخواست میرساندم اما روز حادثه در حیاط خانه با او درگیر شدم. او شروع به داد و فریاد کرد. من که ترسیده بودم دهانش را گرفتم تا ساکت شود اما یکباره متوجه شدم خفه شده است. من از ترسم جسد را به حاشیه نظرآباد بردم و آنجا دفن کردم و برای اینکه پلیس را گمراه کنم، گوشی موبایل روشنک را در حوالی قرچک ورامین رها کردم.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی برادر روشنک به عنوان ولی دم درخواست قصاص کرد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او عذرخواهی کرد و گفت: من از کرده خودم پشیمان هستم. باور کنید قصد قتل نداشتم. وقتی روشنک فریاد زد از ترس آبرویم جلوی دهان او را گرفتم که بعد متوجه خفه شدن او شدم.
متهم درباره اینکه چرا طلاها را دزدید، گفت: مدتی بود بیکار بودم و به دلیل بیکاری پول هم نداشتم، به همین دلیل طلاها را برداشتم. من تلفن او را لازم نداشتم، برای اینکه پلیس را گمراه کنم آن را جای دیگری انداختم.
در پایان، هیات قضات شعبه ۱۰ وارد شور شدند و متهم را به قصاص و ۷۴ ضربه شلاق و پرداخت اموال مسروقه و همچنین جزای نقدی به دلیل دفن غیرمجاز محکوم کردند.
دیدگاهتان را بنویسید