مهر سال 1402 در یکی از بوستانهای منطقه افسریه تهران رخ داد. در بررسیهای اولیه مشخص شد فردی به نام هاشم که از سال 1393 به اتهام سرقت در زندان بوده و چهار ماه پیش از قتل از زندان آزاد شده، عامل این جنایت است.
بنابراین هاشم دستگیر شد و در همان ابتدا به درگیری خونین اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من با برادر مقتول دوست بودم. روز حادثه به طور اتفاقی او را در پارک دیدم، حالت طبیعی نداشت و بیدلیل به سمت من حمله کرد اما من خودم را کنار کشیدم و بعد هم سوار موتورم شدم و به دنبال نامزدم رفتم.
وی افزود: بعد از چند ساعت با نامزدم به پارک رفته بودیم که دوباره مقتول را دیدم. او این بار با عصبانیت بیشتری به من حمله کرد و یک ضربه به بینی و یک ضربه هم به پیشانیام زد که خون کل صورتم را گرفته بود و نمیتوانستم جایی را ببینم.
با فریادهای نامزدم متوجه شدم او با چاقو به سمت نامزدم حمله کرده، بنابراین من هم چاقویی که همراه داشتم را از فاصله دور به سمتش پرتاب کردم که به گردنش خورد و روی زمین افتاد.
من برای دفاع از خودم و نامزدم این کار را کردم و برای اثبات این ادعایم میتوانم شاهدانی را به دادگاه معرفی کنم. با پایان دفاعیات متهم، قضات وی را به پزشکی قانونی فرستادند تا کارشناسان درباره ضرباتی که وی مدعی است قربانی به او زده اظهارنظر کنند.
همچنین مقرر شد متهم در جلسه بعدی شاهدان خود را به دادگاه معرفی کند.
دیدگاهتان را بنویسید