افزونه پارسی دیت را نصب کنید
×
زنگ خطر برای یک مرگ آرام
کارشناسان برای جلوگیری از مرگ بر اثر گازگرفتگی هشدار دادند

زنگ خطر برای یک مرگ آرام

زنی که به صورت پنهانی با مردی متاهل ازدواج موقت کرده بود، حالا متوجه خیانت‌های شوهرش شده است.
افشای خیانت‌های مرد هوسران 5 سال بعد از ازدواج پنهانی
  • کد نوشته: 1647
  • نوامبر 26, 2024
  • 5 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • حالا بعد از گذشت ۵ سال از ازدواج پنهانی،در حالی قصد دارم به خاطر خیانت های همسرم از او جدا شوم که صیغه نامه جعلی دیگری را بهانه ای برای بازگشت من قرارداده است اما مردی که به همسر اولش خیانت کرد و چشم هوس به دوستان من دوخت، دیگر نمی تواند قابل اعتماد باشد چرا که …

    به گزارش روزنامه خراسان، زن ۳۷ ساله که برای شکایت از همسرش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:پدرم وضعیت مالی خوبی داشت اما من در ازدواج اولم شکست خوردم و به خاطر اعتیاد همسرم به مواد مخدر صنعتی از او طلاق گرفتم.

    از آن روز به بعد به خاطر این که استقلال مالی داشته باشم در یکی از مراکز دارویی مشهد مشغول کار شدم و تصمیم گرفتم دیگر هیچ گاه ازدواج نکنم. اما یک روز وقتی در یکی از مراکز دولتی کارهای اداری مربوط به شغلم را انجام می دادم، متوجه نگاه های غیر معمول مردی حدود۵۰ ساله شدم اما اهمیتی به آن ندادم .با وجود این، آن مرد مرا تعقیب کرد وبه نشانی محل کارم دست یافت. طولی نکشید که با پیشنهاد ازدواج «جمال»روبه رو شدم و پاسخ منفی دادم ولی او دست بردار نبود. مدام به محل کارم می آمد و با چرب زبانی های خاص بر پیشنهادش اصرار می کرد. من هم بالاخره فریب همین چرب زبانی هایش را خوردم و در حالی که خانواده ام نیز به شدت مخالف این ازدواج بودند،به محضر ثبت ازدواج رفتم و به عقد ۵ ساله او درآمدم چرا که فکر می کردم آقا کمال مردی باتجربه است و با دیگران فرق دارد!

    اوایل روزهای خوبی را درکنار او می گذراندم، با دوستانمان به باغ وتفریح می رفتیم و «جمال»خیلی به من ابراز عشق و علاقه می کرد اما ۲ سال بعد هنگامی که پدرش از دنیارفت و مخارج مراسم و کفن ودفن به گردن او افتاد، دیگر هیچ پولی هم برای مخارج زندگی به من نداد. حتی در طول ۳ سال گذشته یک شب را هم در واحد آپارتمانی اجاره ای من نماند. او ادعا می کرد همسر و فرزندانش متوجه ماجرای ازدواج می شوند و به همین دلیل من شب ها را در تنهایی و ترس به سر می بردم. درهمین روزها من با تسهیلات بانکی یک دستگاه پراید برای خودم خریدم و او که بنگاه معاملاتی خودرو داشت، مدام از وضعیت بد اقتصادی می نالید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *